کتابخانه شاهد | |||
معلمی از دانشآموزش پرسید؛ بزرگ شدی میخواهی چهکار کنی؟ گفت؛ عروسی میکنم. معلم پرسید؛ منظورم این است که چه میشوی؟ گفت؛ داماد. پرسید؛ منظورم این است که چه به دست میآوری؟ گفت؛ همسر! پرسید؛ منظورم این است که برای جامعه چه میکنی؟ گفت؛ عروسی میگیرم. معلم که عصبانی شده بود گفت؛ فلانفلانشده، برای پدر و مادرت چه خواهی آورد؟ گفت؛ نوه! [ شنبه 93/5/11 ] [ 5:24 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
جومُوب کهلیک تکین قار التدا پنهان اولما قارداشیم سیـنیق شمشیریله سردار میدان اولما قارداشیم *** آییل دوُِِر دؤنیانی کور کی ائدیب تسخیر اینتئرنئت باخ ایندی گور نه وار دؤور اندا؟ نادان اولما قارداشیم *** سنه تاپشیر میشدیم پوُل نزولخوردان گئدیب آلما ویریب سفته، چکیب چک اهل زندان اؤلما قارداشیم *** دئمیشدیم کی بو سوداده گئدر الدن نه یین وارسا اؤزون اهل عیالینلا پریشان اؤلما قارداشیم *** دئمشدیم کی چالیش اؤز دخل و خرجینده قناعت ائت الینده هر نه وار دارتیپ دییرمان اوُلما قارداشیم *** گلیر دؤرد اوُلسا خرجین بئش، دؤشرسن تئز آیاقدان،بیل بوُیور«آبدوغ-چؤرک»،اهل فیسنجان اوُلما قارداشیم *** گؤرورسن مملکت باشدان باشا وافور و قلیاندیر گئدیب کعتاد اوُلوب، وئیلان و سئیلان اوُلما قارداشیم *** دئدیم هر ناکسه یالوارما اوُندان ایسته مه حاجت قوُیوب چیگنینده بوُینون دیده گریان اوُلما قارداشیم *** او کس دؤنیاده عاقیلدیر کی ، ناداندان آلار عیبرت ائشیت لقمان سؤوزون، دونیاده حئیران اوُلما قاداشیم *** سنه«شایسته» دن بالدان شیرین بیر یادیگار قالسین گئدیب چاغریلمایان یئرلرده مهمان اوُلما قارداشیم *************************** شعر از حسن شایسته شاعر آذر بایجانی(متولد روستای هلان بستان آباد1326) [ دوشنبه 93/5/6 ] [ 5:16 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
ایرج میرزا ابلیس شبی رفت به بالین جوانی [ پنج شنبه 93/2/25 ] [ 8:23 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
گویند که انگلیس با روس کرده است عهدی تازه امسال کاندر پلتیک هم در ایران زین پس نکند هیچ اهمال افسوس که کافیان این ملک بنشسته و فارغند از این حال کز صلح میان گربه و موش بر باد رود دکان بقال شعر از ایرج میرزا قابل توجه مسئولان ما در همه حال و زمان [ پنج شنبه 93/2/25 ] [ 8:8 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
« کاش می شد . . . »
کاش می شد روی قلب خود نوشت قصّه ای غمناک از این سرنوشت کاش می شد در کنار آب حوض شمعدانی هایی آورد از بهشت
کاش می شد عشق را باور کرد قصه ای با عاشقی از بر کرد کاش می شد در سکوت آینه قطعه گلبرگی زیخ ، پرپر کرد
کاش می شد ساحل دریا بود قاصدک را خبر از فردا بود کاش می شد در گلستان وجود نام تو ، ورد زبان ما بود
کاش می شد همچو بارانی سپید مرغ عشقی را زفرسخ ها دید کاش می شد همچو ققنوس زمان از همان خاکستر عشق ، دمید
[ دوشنبه 93/2/8 ] [ 1:18 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
سینه مالامال درد است دریغا مرهمی [ دوشنبه 93/1/4 ] [ 5:53 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 92/4/10 ] [ 5:30 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
روزنامه قانون، صبح امروز در شماره 175 خود با درج کاریکاتوری با عنوان (اگه میتونی بازش کن) و مطلبی طنزآمیز فرایند انتقالی دولت را تشریح کرد. عین مطلب جهت مطالعه کابران در ذیل می آید:
جلسه مشترک محمود احمدینژاد و حسن روحانی برای واگذاری دولت برگزار شد و رئیسدولت دهم در این جلسه از رازهای موفقیت خود پرده برداشت. خبرنگار اعزامی طنزانه که به صورت مخفیانه در این جلسه حاضر شده بود گزارش می دهد... [ جمعه 92/3/31 ] [ 8:48 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
اعلام نتایج اولیه کارشناسی ارشد برای دیدن نتایج به سایت سازمان سنجش به نشانی http://sanjesh.org/ مرجعه کنید.
[ یکشنبه 92/2/22 ] [ 12:58 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
به گزارش خبرگزاری مهر، شاهد این سخنان سید حسن نصر الله که هیچ حساسیتی را در اذهان اصحاب رسانه ها و به تبع آن مردم بر نیانگیخت حال وهوای این روزهای شهرهای عراق ، مناطق جنوبی لبنان و سوریه است که نظاره گر تشییع و دفن بی سر و صدا ومظلومانه شهدایی است که پایگاههای خبری وهابی ازآنان با عنوان «کشته های جنگ قبور» یاد می کنند. [ چهارشنبه 92/2/18 ] [ 8:54 عصر ] [ پیام ]
[ نظرات () ]
|
|||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |